برای چه مقصودی بر زمين زندگی می کنم؟
٨-٧:١٧ وارمياء٢٨:١١سليمان امثال
(فصل اول)
همه چيز با خدا شروع می شود؟(کولسيان ١۶:١)
تا وجود خدا را نپذیری مسئله هدف زندگی بی معنا خواهد بود.( برتراند راسل)
هدف زندگی خيلی بالاتر از موفقيتهای شخصی یا آرامش فکری یا حتی خوشی شما است. خيلی عظيم تر از خانواده تان- موفقيت
کاریتان یا آرزوها و خواسته هایتان می باشد. اگر می خواهيد بدانيد چرا بر زمين قرار دارید باید با خدا شروع کنيد.شما با هدف او
و برای هدف او متولد شده اید.
برای هزاران سال مسئله هدف انسان از زندگی سؤال بزرگی بوده است و این به خاطر نقطهً شروع غلطی بوده که انسان داشته
(انسان از خود شروع کرده به جای اینکه از خدا شروع کند). ما سؤالات خودمحوری می کنيم؛ مانند: من چه می خواهم بشوم؟ با
زندگی خود چه کنم؟هدفهای من چيست؟ آرزوهای من چيست؟رؤیاهای من برای آینده چيست؟اما با تمرکز بر خودمان هيچگاه
هدف زندگی را نخواهيم یافت. کتاب مقدس می فرماید:" جان هر موجود زنده و نفس تمام بشر در دست خداست."(ایوب ١٠:١٢)
بر عکس همه فيلمها و آنچه که کتابهای معمول و سمينارها به شما می گویند – با نگاه به خودتان معنای زندگی را نخواهيد یافت.
شما خود را نيافریده اید و برای همين شما نمی توانيد با نگاه به خود بفهميد برای چه آفریده شده اید؟ اگر کشفی جدید را به شما می
دادیم شما به خودی خود طرز استفاده از آن را نمی توانستيد بفهميد و با سوال از خود آن کشف نيز نمی توانستيد طرز استفاده آن را
بفهميد. شما می بایست از کاشف آن در مورد طرز استفاده از آن سوال کنيد.
شما توسط خدا و برای خدا آفریده شده اید و تا زمانيکه این برایتان روشن نشده – زندگی مفهومی برای شما نخواهد داشت. در
خداست که منشاء، هویت، معنا و مفهوم، هدف، اهميت و سرنوشت خود را کشف می کنيم. بعضی ها از خدا برای با اهميت نشان
دادن خود استفاده می کنند. این نيز محکوم به سقوط است. شما برای خدا آفریده شده اید و نه خدا برای شما. کتاب مقدس می
فرماید:" طرز فکر انسان نفسانی، مرگ است، اما طرز فکری که در سيطره روح قرار دارد، حيات و آرامش است."(روميان
(۶:٨
کتابهای بسياری در مورد هدف زندگی نوشته شده ولی همه آنها کتابهای" خودمحور" هستند. حتی کتابهای مسيحی خود محور نيز
وجود دارد. آنها پيشنهاداتی از این قبيل به شما می کنند: رؤیاهای خود را جدی بگيرید، ارزشهای خود را مشخص کنيد، هدفهایی
را تعيين کنيد، سعی کنيد آنچه را که در آن خوب هستيد پيدا کنيد، هدفتان والا باشد، برای آن بجنگيد! برای آن منضبط باشيد.
ایمان داشته باشيد که به هدفهایتان خواهيد رسيد. دیگران را در هدفتان شریک سازید. هيچوقت خسته نشوید.
البته که چنين توصيه هایی گاهی اوقات با موفقيت نيز همراه است ولی موفق بودن با رسيدن به هدف زندگی دوچيز کاملا" متفاوت
می باشند. شما امکان دارد با تمرکز به هدفهایتان به آنها برسيد و با استانداردهای دنيا به موفقيت والایی نائل شوید و هنوز هدف
خدا را در زندگيتان گم کرده باشيد.کتاب مقدس می فرماید:" زیرا هر که بخواهد جان خود را نجات دهد، آن را از دست خواهد
داد، اما هر که به خاطر من جان خود را از دست بدهد، آن را باز خواهد یافت."(متی ٢۵:١۶)
این درسها برای موفقيت شما در شغلتان یا رسيدن به آرزوهایتان یا نقشه کشيدن برای زندگيتان نيست. برعکس امکان دارد چيز
کمتری نيز از شما بخواهد تا در زندگيتان انجام دهيد.
حال چگونه به هدف زندگی برسيم؟ برای رسيدن به پاسخ این سوال دو راه وجود دارد:١) حدس زدن– این همان چيزی است که
اکثر مردم انجام می دهند.برای قرنها فلاسفه برجسته در مورد هدف زندگی حدس زده اند. فلسفه موضوع مهمی است و فواید خود
را دارد ولی وقتی به مسئله هدف زندگی می رسد، حتی حکيم ترین فيلسوف فقط حدس می زند.
دکتر هوگ مورهد که پروفسور فلسفه در دانشگاه ایلينویز شمال غربی بود از ٢۵٠ فيلسوف و دانشمند و نویسنده و روشنفکر
برجسته در دنيا در نامه ای پرسيد: " هدف زندگی چيست؟" و پس از آن او نظر آنها را در کتابی به چاپ رسانيد. بعضی ها
بهترین حدسهایشان را زدند و بعضی اعتراف کردند که هدفی را برای زندگی ساخته اند و بقيه آنقدر صادق بودند که نوشتند در این
مورد کاملا" ناموفق می باشند. در حقيقت عده ای از روشنفکران بسيار مشهور از پروفسور مورهد خواسته بودند که وقتی او هدف
زندگی را یافت برای آنها نيز در نامه ای بنویسد.
اما خوشبختانه راه دیگری برای یافتن هدف زندگی وجود دارد: ٢) مکاشفه- ما می توانيم برای درک مفهوم زندگی به کلام خدا
رجوع کنيم. بهترین راه برای شناخت هدف اختراعی سوال از مخترع است. برای فهميدن هدف زندگی نيز یک راه وجود دارد: از
خدا بپرسيد.
خدا ما را در تاریکی قرار نداده که سرگردان شویم و حدسيات بزنيم. او پنج هدف خود را از زندگی ما در کتاب مقدس آشکار
ساخته است. کتاب مقدس همه سؤالاتی که در مورد زندگی می باشد پاسخ گفته است. کتاب مقدس می فرماید:"بلکه از حکمت
پنهان خدا سخن می گویيم که از دیده ها نهان است و خدا آن را پيش از آغاز زمان، برای جلال ما مقرر فرموده است."(اول
(٧:٢قرنتيان
خدا نه فقط نقطه آغازین زندگی شماست بلکه منشاء است. برای درک هدف زندگيتان شما می باید به کلام خدا رجوع کنيد و نه به
حکمت دنيا. شما می بایست زندگی خود را بر حقایق ابدی بنيان گذارید. در ترجمه ای از کتاب مقدس افسسيان ١١:١ اینطور
ترجمه شده است:" این در مسيح است که در می یابيم ما که هستيم و برای چه زندگی می کنيم.خيلی پيش از آنکه ما از مسيح
بشنویم و به او اميدوار شویم، چشمان او بر ما بود و نقشه هایی برای ما داشت، برای زندگی پرجلال که قسمتی از هدف اوست که
در هر چيز و هرکس عمل می کند."( ترجمه انگليسی کتاب مقدس ام.اس.جی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر