براستی قلب ما در دست چه کسی است ؟!!!
مردی جوانی دوان دوان بسوی عیسی شتافت و سوال نمود «... چه کنم تا وارث حیات جاودانی شوم»؟ سوال او در واقع این بود: «چگونه میتوانم نجات یابم»؟ این سوالی است که در عمق دل هر انسانی وجود دارد. این مرد ثروتمند و جوان بود (متی ۱۹: ۲۲). بر طبق لوقا ۱۸: ۱۸ وی همچنین یکی از رؤسا بود. وی همه چیزهای مادی این دنیا را در اختیار داشت، لیکن همچنان در جستجوی حیات ابدی در آسمان بود. مرد جوان با وجود اینکه حیات ابدی را میجست، طرز تفکرش دنیوی بود. وی عیسی را استاد نیکو خواند، چرا که او را فقط یک انسان میپنداشت. وی خود را نیکو میدانست، یعنی بر این باور بود که از طفولیت شریعت را دقیقا به جا آورده است . او میپنداشت که برای حصول حیات ابدی شخص باید «نیکو» باشد و از عیسی سوال کرد که آیا لازم است که کار «نیکوی» بیشتری انجام دهد تا نجات یابد. اما عیسی به او فرمود که هیچ انسانی با تکیه بر عمل خود نمیتواند نیکو باشد. تنها خداست که نیکوست. در نظر خدا همۀ اعمال نیک انسان مانند لتۀ ملوث (پارچه کثیف) است (اشعیا ۶۴: ۶). پولس چنین میفرماید: «می دانم که در من هیچ نیکویی ساکن نیست» (رومیان ۷: ۱۸). هیچ انسانی نمیتواند به واسطۀ تلاش شخصی اش آنقدر نیکو باشد که مستحق نجات گردد.
سپس عیسی نکاتی را از ده فرمان به مرد جوان یاد آور شد (خروج ۲۰: ۱۲-۱۶). وی همچنین دومین حکم بزرگ را متذکر شد: «همسایۀ خود را مثل نفس خود دوست دار» (متی ۱۹: ۱۹؛ مرقس ۱۲: ۳۱؛ رومیان ۱۳: ۹-۱۰؛ غلاطیان ۵: ۱۴). مرد جوان به عیسی اطمینان داد تا آنجا که به خاطر دارد، از طفولیت تمامی این احکام را به جا آورده است. وی نیز همانند پولس، تا آنجا که به عدالت شرعی و دینی مربوط میشد، بی عیب بود (فیلیپیان ۳: ۶). با اینحال مرد جوان هم چنان نسبت به نجات خود نامطمئن بود. اگر کسی به راستی، به طور کامل از تمامی جنبههای شریعت پیروی کند، حیات ابدی را بدست خواهد آورد. لیکن تنها یک مسئله وجود دارد و آن این است که هیچ کس هرگز نتوانسته است که قانون شریعت را بطور کامل نگاه دارد (یعقوب ۲: ۱۰-۱۱). این مرد جوان نیز قانون شریعت را به طور کامل به جا نیاورده بود ، چون به نزد عیسی مسیح آمده بود. وی اولین حکم از ده فرمان را نقض کرده بود: «تو را خدایان دیگر غیر از من نباشد» (خروج ۲۰: ۳). مرد جوان مایملک خود را خدای خود کرده بود. وی همچنین بزرگترین حکم را نقض کرده بود: «خداوند خدای خود را به تمامی دل و تمامی جان و تمامی خاطر و تمامی قوت خود محبت نما» (تثنیه ۶: ۵؛ مرقس ۱۲: ۳۰). بلی، او خدا را تا حدی محبت نموده بود، اما تمامی محبت خود را به خدا نداده بود. وی دارایی خود را بیش از خدا دوست داشت. به همین دلیل، حتی اگر او تمامی دیگر احکام را به جا آورده بود، شایستۀ دریافت حیات ابدی نمیبود.
عیسی به وی نگریسته، او را محبت نمود و گفت: «تو را یک چیز ناقص است». مرد جوان چه نقصانی داشت؟ نقصان او، محبت نسبت به خدا و نسبت به همسایه بود (مرقس ۱۲: ۳۰-۳۱). مرد جوان چگونه میتوانست محبت خود را نسبت به خدا نشان دهد؟ از طریق ترک کردن آنچه که بیش از همه دوست داشت، یعنی دارایی اش. کسانی که به خاطر خدا مایملک دنیوی خود را ترک میکنند، گنجی ابدی در آسمان دریافت میدارند (متی ۶: ۱۹-۲۱؛ لوقا ۱۲: ۳۳). عیسی نفرمود در صورتی که مرد جوان تمامی دارایی خود را بفروشد، فوری حیات جاودانی را دریافت خواهد کرد. پولس چنین فرموده: «اگر جمیع اموال خود را صدقه دهم... و محبت نداشته باشم، هیچ سود نمیبرم» (اول قرنتیان ۱۳: ۳). عیسی به مرد جوان نشان داد که معنی به جا آوردن کامل شریعت چیست. شریعت آنچه را که باید انجام دهیم به ما میآموزد، لیکن قدرت انجام آن را به ما نمیدهد. شریعت ما را به سوی مسیح هدایت میکند (غلاطیان ۳: ۲۴)، لیکن ما را نجات نمیدهد. تنها به واسطه ایمان به مسیح است که میتوانیم نجات یابیم، نه به خاطر اعمال شریعت (غلاطیان ۲: ۱۵-۱۶). وقتی عیسی به آن مرد فرمود که اموال خود را بفروشد، قصدش این نبود که حکم جدیدی برای پیروانش وضع کند. عیسی به هر کسی نمیگوید که اموالش را بفروشد. لیکن وی دانست که عشق به اموال مانع از این شده بود که مرد جوان قلبش را تماما به خدا بدهد. هر گاه چیزی را بیش از خدا دوست بداریم، باید آن را ترک کنیم یعنی باید «آن را بفروشیم». ما نمیتوانیم خدا و ممونا( پول) را خدمت کنیم (متی ۶: ۲۴).
عیسی به مرد جوان فرمود: «برو و آنچه داری بفروش و... مرا پیروی کن». او از این سخن ترش رو گشت. شاگرد عیسی شدن بسیار سخت است و بهای آن عظیم. مرد جوان در جستجوی حیات ابدی نزد عیسی آمده بود و عیسی بدو گفت که «... مرا پیروی کن»، آنگاه تو را به سوی حیات ابدی هدایت خواهم کرد. اما مرد جوان، اندوهگین روان شد. وی اموال خود را بیش از عیسی دوست میداشت. او امیدوار بود که بتواند هم حیات ابدی را داشته باشد و هم اموال خود را. لیکن عیسی به او گفت که باید انتخاب کند، زیرا نمیتواند هر دو را داشته باشد. تنها عشق به اموال نیست که ما را از پیروی عیسی باز میدارد. ممکن است عشق به خانواده، عشق به دوستان، عشق به کار یا عشق به شهرت باشد (متی ۱۰: ۳۷-۳۸). عیسی از هر یک از ما میپرسد: «... آیا مرا بیشتر از اینها محبت مینمایی؟» (یوحنا ۲۱: ۱۵). پولس به فیلیپیان چنین نوشت: «همه چیز را نیز به سبب فضیلت معرفت خداوند خود مسیح عیسی زیان میدانم که به خاطر او همه چیز را زیان کردم و فضله شمردم تا مسیح را دریابم. و در وی یافت شوم نه با عدالت خود که شریعت است، بلکه با آنکه بوسیلۀ ایمان مسیح میشود، یعنی عدالتی که از خدا بر ایمان است» (فیلیپیان ۳: ۸-۹).
سپس عیسی به شاگردانش فرمود که بی نهایت دشوار است که یک توانگر وارد ملکوت خدا گردد. عیسی تنها در مورد ثروتمندان صحبت نمیکرد، بلکه در مورد تمام کسانی که برای امور دنیوی بیش از خدا ارزش قائلند. مردان فقیر نیز میتوانند اموال اندک خود را همان قدر دوست داشته باشند که ثروتمندان اموال بسیار خود را دوست دارند. لیکن از نظر دنیا، مرد توانگر با پیروی مسیح چیزهای بیشتری را از دست میدهد. بنابراین معمولا برای توانگران ورود به ملکوت آسمان دشوارتر است. مرد توانگر معمولا کمتر مایل است که از اموال خود به خاطر مسیح دست بکشد. شاگردان منظور عمیق عیسی را درک کردند. عیسی فرمود که ممکن نیست که شخص با تکیه بر تلاش خود وارد ملکوت خدا شود. هیچ انسانی نمیتواند خود را نجات دهد؛ چنین چیزی غیر ممکن است. لیکن خدا میتواند ما را نجات دهد، زیرا همه چیز نزد خدا ممکن است. نجات هدیۀ خداست (افسسیان ۲: ۸).
سپس پطرس شروع کرد به مقایسه خود و دیگر شاگردان با جوان ثروتمند: «اینک ما همه چیز را ترک کرده، تو را پیروی کرده ایم». سپس مطابق متی ۱۹: ۲۷ پطرس پرسید: «ما را چه خواهد بود»؟ اشتباه نیست اگر بپرسیم که در اثر پیروی از مسیح چه چیزی را بدست خواهیم آورد. مسیح ما را برای سود ما و نه برای زیان ما دعوت کرده است. طبق متی ۱۹: ۲۸ عیسی ابتدا به پطرس چنین پاسخ داد که در پایان جهان هنگامیکه عیسی بار دیگر بیاید، دوازده شاگرد به دوازده کرسی نشسته، بر دوازده سبط اسرائیل داوری خواهند نمود. ایشان به طریقی در سلطنت مسیح و کار داوری او در ملکوت خدا سهیم خواهند شد و حرمت عظیمی دریافت خواهند کرد. در این جهان ایشان پست خواهند شد، لیکن در جهان بعدی برتری خواهند یافت.
سپس عیسی وعدهای میدهد به تمام کسانی که خانه، خانواده و زمینهای خود را به خاطر او ترک میکنند. ایشان نه تنها هیچ چیز را از دست نخواهند داد، بلکه چیزی هم به دست خواهند آورد. نخست حیات ابدی را دریافت خواهند کرد . ایشان مسیح را به دست خواهند آورد و با مسیح، همه چیز را دریافت خواهند کرد (رومیان ۸: ۳۲؛ افسسیان ۱: ۳). مسیح وعده داد که هر چه را ترک کنند، صد برابر آن را دریافت خواهند کرد، نه تنها در آسمان بلکه همچنین بر روی زمین. هنگامی که مسیح فرمود که صاحب خانه، برادر، خواهر، مادر، فرزندان و زمین خواهیم شد، منظورش کلیسا بود. وقتی که مسیحی میشویم، اعضای خانواده بزرگی میشویم که صاحب خانهها و زمینهای بسیاری است. لیکن به عنوان اعضای آن خانواده، باید همچنین متحمل جفا شویم (دوم تیموتائوس ۳: ۱۲). «هر گاه فرزندانیم، وارثان هم هستیم، یعنی ورثۀ خدا و هم ارث با مسیح، اگر شریک مصیبتهای او هستیم» (رومیان ۸: ۱۷).
گلهای باغ پدر آسمانی ، حال این سئوال را دوباره در خلوت و تعمق از خود بپرسیم ، براستی قلب من کجاست و خدای من کیست و چیست ؟!! در فیض و محبت پدر آسمانی باشید . آمین
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر