انسان به شباهت خدا خلق شد. انسان از خدا پُر بود. انسان میتوانست هرگز طعم خالی بودن را نچشد،هرگز! اما نشد. او به قعر پوچی سقوط کرد. از آن زمان دیگر انسان شبیه خدا نیست. از خدا پُر نیست. انسان دیرگاهی است که طعم پُر بودن را فراموش کرده است. انسان پوچ گرا بدنیا می آید. در پوچ گرایی نفس میکشد. در خالی بودن دائمی. سراب می بینید و سراب. حتی تمامی باورهای او پوچ گرایانه است. و برای فرار از این پوچی و پوچ گرایی،متفکران ، به علم آویزان شدند. دنیا دوستان به لذت. متعصبان ،مذهب را ابداع کردند و خدای خود را نامی نهادند،اما خدای مذهبیون و متعصبین تمام ادیان که تفکر و آزادی انسان را به مدت قرنها تاراج کرده و آن آزادی ای را که خدای زنده و قادر و توانا، یهوه ، به او از سر فیض عطا نمود را از او به نام خدا غصب کردند؛به زنجیر کشیدند و انسان و باور او را بردۀ خود کردند و افیون دین و مذهب خود را به رگهای او زدند، امروز اعلام می کنم که خدای این مذهبیون دیر زمانی است که مُرده است. مُرده در معنای پُر شدن. پُر شدن از پُری الهی. پس انسان هنوز خالی مانده. تهی. تهی از معنای پُر شدن .تهی از معنای مشارکت و همزیستی روزانه با خدا. با او معاشقه داشتن. با او روزانه ترانه سرودن. انسان خالی است. و بسیار دور از پُر شدن. نام خدا را می برند، به سر و سینه اشان هم میکوبند! برای تعصب خدای خود،انسان را در نام خدای خود ( بودا،یهوه،الله) هم می کشند! اما تمام ذرات وجود و سخنانشان از بی خدایی و بی حضوری خدا خالی است.
این مقاله قصد دارد تا شما را با طعم دوبارۀ پُر شدن و پُر بودن آشتی دهد و شما را بنا به فیض و ارادۀ الهی و هدایت روح مقدس خدا امید پُر شدن دوباره را بدهد. امید دوباره به شباهت خدا در آمدن. طعمی که اینبار از جادۀ خالی شدن می گذرد. جاده ای که به " راه جلجتا " شهرت یافته است؛ و در آن با کسی ملاقات میکنید که از هر حیثِ قدرت، مقام و الوهیت پُر بود،اما در این جاده او خود را تماما خالی کرد،تا برای ما نمونه کاملی از خالی شدن و پُر شدن گردد.
وقتی این مقاله را می خوانید به جایی در این مقاله خواهید رسید که بی شک آن را ادامه نخواهید داد، چون شما خودتان را از آن چه بنده قصد دارم بیان کنم پُر شده می دانید و می گوید این مقاله برای من نیست! چون من خدای خود را دارم، حالا یا بودا یا کنفسیوس یا یهوه یا اینکه الله و ... و من خوشحالم و پُرم! پس چرا باید این مقاله را بخوانم. این فرمایش خدا را از زبان اشعیاء نبی بخوانید و خودتان برای خودتان نتیجه گیری کنید که آیا نیاز به خواندن این مقاله دارید یا نه؟ " و مثل شخص گرسنه که خواب می بیند که می خورد و چون بیدار میشود شکم او تهی است یا شخص تشنه که خواب می بیند که آب می نوشد و چون بیدار شود اینک ضعف دارد و جانش مشتهی ( طالب ) می باشد." ( اشعیاء نبی باب 29 آیۀ 8).
اگر گمان می برید هم اکنون پُر هستید،این مقاله تاییدی بر پر بودن شما باید باشد، زیرا آنچه من از آن گفتگو میکنم و سندیت می آورم ،کلام زندۀ خداست و آن کلام میزان است و من و شما با هم شاقول هستیم! اما اگر گمان می برید،هم اکنون پُر هستید اما نیازی به خواندن این مقاله ندارید، پس باید عرض کنم که در خواب هستی و رویای پُری را می بینی! و تو خالی تر از خالی هستی! زیرا آنکه پُر است همواره پُری را بیشتر می طلبد،زیرا می داند فصل خالی شدن هر آن ممکن است فرا رسد! اما برای آن گروه از خوانندگانی که امروز تماما تفکر پوچ گرایی و خالی بودن از هر حیث و هر دلیل و هر انگیزه ای دارند، باشد تا این مقاله امید روشنی باشد به این فرمان خدا برای تمام انسانهای دنیا و امید زندۀ او به اینکه:
" و عارف شوید به محبت مسیح که فوق از معرفت است تا پُر شوید تا تمامی پُری خدا." ( افسسیان باب 3 آیۀ 19 ).
این مقاله ورای گفتگوی ایمان آوردن به عیسای مسیح و دریافت روح القدس و پُر شدن از آن است. برای درک چنین مقاله ای شما میتوانید به صدها مقاله در همین سایت مراجعه کنید و از آن بخوانید. قصد من بیان هدف روح القدس و کار او در انسان است،پس از اینکه شخص به مسیح ایمان می آورد. قصد من نشان دادن آن طرح عظیم الهی خدا برای انسان با ورود عیسای خداوند به زمین و عطا کردن روح مقدس به انسانها است. قصد من نشان دادن این است که پُر شدن روحانی،پر شدن از تمامی خصایل نیکو و پسندیدۀ الهی و خالی شدن از تمامی پلیدی ها و تاریکی ها، والاترین هدف خدای پر محبت و پر فیض برای تک تک انسانهای روی هستی بوده است. و من قصد دارم از چگونگی این پُر شدن و خالی شدن گفتگو کنم . اما این را بدانید که، شما نمی توانید خالی شوید اگر قصد پُر شدن ندارید! و شما نمی توانید پر شوید اگر خالی نیستید!
کتابمقدس به وضوح برای ما بیان کرده که ما باید از روح القدس پر شویم و نه تنها پُر شویم بلکه از آن مست شویم( افسسیان 5 آیۀ 18). ( من تبلیغ فرقه های مسیحی را نمیکنم که روح القدس را در زنجیر گذاشته به دیگران بشارت می دهند. و به هدایای روح القدس در خود میبالند و به این طریق بدون اینکه خود آگاه باشند ،خالی بودن روحانی خود را رسوا میکنند! روح آزاد است. روح آزاد عمل میکند. روح هماهنگ با شخصیت الهی خود عمل میکند. در هر جا و هر کس و هر زمان.) .این مقاله برای یادآوری کردن این کار عظیم خدا برای انسانهای روی زمین بواسطۀ ایمان به عیسای مسیح است. و تاییدی بر وعدۀ زنده و وفادارانۀ خدا به انسان خاطی و گناهکار که روزی فرمود :" آب پاک بر شما خواهم پاشید و طاهر خواهید شد و شما را از همۀ نجاسات و از همۀ بتهای شما طاهر خواهم ساخت. و دل تازه به شما خواهم داد و روح تازه در اندرون شما خواهم نهاد و دل سنگی را از جسد شما دور کرده دل گوشتین به شما خواهم داد و روح خود را در اندرون شما خواهم نهاد و شما را به فرایض خود سالک خواهم گردانید تا احکام مرا نگاه داشته آنها را بجا آورید."( حزقیال 36 آیات 25 تا 27).
چگونه؟
اما چگونه ممکن است انسان پُر شود؟ چگونه ممکن است که انسان بتواند به رغم تمامی خواسته ها و نفس انسانی که او را خالی رها کرده،بتواند از اخلاق نیکوی الهی پُر شود؟ نفس انسانی که نه از بیرون او و نه از دیگران ،بل از درون خود او دشمن اوست! درون او ،او را خالی میکند، خودش دشمن خودش است! زیرا طینت و درون گناه آلود داود بود که او را ابتدا به زنا و سپس به قتل کشاند نه فقط تن لخت بتشبع! داود زمانی از نفس و شرارت پُر شد که از روح و حضور خدا خالی شده بود. پس سوال اینجاست آیا چنین چیزی ممکن است؟ داشتن قدرت و آمال و آرزویی بالا و قوت و قدرت روحانی بالا بی شک زیباترین و والاترین امتیاز است که کسی به آن نه نمی گوید! براستی چگونه پُر شدن ممکن است؟
خدا را شکر می گوییم برای خون گرانبهای عیسای مسیح ، او که از تمام الوهیت خدایی پُر بود؛ و قیام پر شکوه او که نور آن عمق تاریک دل شیطان فریبکار و درنده را پاره کرد،بر تمامی افواج و سپاهیان غفلت و تعصب چیره گشت و با ردای سفید و جلال یافتۀ خود در مرکز ناکجا آباد های رویاها و آمال و پوچ گرایی و دین زدگی ها و خضعبلات، افکار سیاست زدۀ ما، دل گیج و خالی ما ایستاد تا بر ما بتابد؛ بتابد تا ما را از نور خود منور ساخته و پر سازد و در گوش ما نجوا سازد که ای دوست! بدون اینکه بخواهی در سردابه های خنک و متعفن دین و مذهب و زنجیرهای آن عزا و ماتم بگیری و در خلوت بنشینی و منتظر مکاشفه ات بمانی! بلند شو!تو میتوانی از تمامی خصایل نیکو پر شوی و در پری بمانی؛ پس با من بیا!با من به آخوری در بیت لحم بیا و مرا ببین!با من بر خاک قدم بزن!سپس با من به باغ جتسیمانی بیا!می دانم نمی توانی با من ساعتی بیدار بمانی! اما چون صبحی دیگر تابید،به سوی قبر من بشتاب! سپس منِ جلال یافته و پیروز شده بر مرگ از درهای بسته می گذرم و با تو ملاقات میکنم!اگر هم بخواهی دستهای سوراخ شده ام را به تو نشان می دهم! تا به تو بگویم تو می توانی از تمامی خصایل نیکو و پسندیده پر شوی! من می خواهم که تو چنین شوی!
***
پولس رسول در نامۀ فیلیپیان می نویسد:" پس همین فکر در شما باشد که در مسیح عیسی نیز بود. که چون در صورت خدا بود و با خدا برابر بودن را غنیمت نشمرد. لیکن خود را خالی کرده صورت غلام پذیرفت." ( فیلیپیان باب 2 آیۀ 5 و 6).
لطفا نگاه کنید به این اشارۀ پولس رسول: چون او در صورت خدا بود..نه تنها این بلکه دقت کنید به اشارۀ دوم او: و با خدا برابر...اکنون دقت کنید به نکته ای که پولس قصد دارد با بهره گیری از این دو امتیاز بارز عیسای مسیح استفاده کرده و اشاره کند که:..غنیمت نشمرد.لیکن خود را خالی کرد. پولس به کلیسای فیلیپی می نویسد برای اینکه نمونه خوب یک مسیحی برای یک مسیحی دیگر و انسانی دیگر باشیم باید از خصایل مسیح پر شویم،اما نمونۀ این پر شدن و شیوۀ آن باید مانند نمونۀ کامل خود عیسای مسیح باشد. اشعیاء در وصف آن گفت:" او را نه صورتی و نه جمالی می باشد و چون او را می نگریم منظری ندارد که مشتاق او باشیم. خوار و نزد مردمان مردود و صاحب غم ها و رنج دیده و مثل کسی که روی ها را از او بپوشانند و خوار شده که او را به حساب نیاوردیم." ( اشعیاء نبی 53 ایات 2 تا 3). عیسای مسیح تمام امتیازات و برتری های خود را نادیده گرفت ( به مدت سی و سه سال ) تا بتواند نمونۀ کاملی برای پر شدن ما شود. عیسی مسیح ماموریت خود را با چهل روز،روزه و گرسنگی در بیابان آغاز کرد، او در گرسنگی و تشنگی قرار گرفت. خانواده اش او را طرد کردند. مردمی که از کودکی با آنها و با فرزندان آنها بزرگ شده بود او را طرد کردند. شاگردانش او را طرد کردند. به او توهین کردند. به او خیانت کردند. به او اتهام زدند. خدا را به سی نقره فروختند! و او به مردی که گمان می برد،دنبال کردن او ،بدست آوردن غنایم و زن های فراوان و شمشیر برای انتقام است!! فرمود:" روباهان را سوراخ ها است و مرغان هوا را آشیانها لیکن پسر انسان را جای سر نهادن نیست."
( لوقا باب 9 ایۀ 57 و 58). در نامۀ افسسیان می خوانیم که:" بنابر این می گوید چون او به اعلی علیین صعود نمود اسیری را به اسیری برد و بخششها به مردم داد. اما این صعود نمود چیست جز اینکه اول نزول هم کرد به اسفل زمین."
( افسسیان 4 آیات 8 و 9).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر