این جشن، به نام عید
پسح یا عید فطیر بزرگترین عید کلیمیان بود که آن را به میمنت خروج قوم اسرائیل از مصر، جشن میگرفتند
یهودیان آن را به نام فصاح/فسح یا فشاخ (با کسر اول) میشناختند که به معنای «عبور» است. واژههای فساخ و پساک و سرانجام «پاک» از همین واژه مشتق شده است. این عید را در زبانهای دیگر اروپایی ایستر یا اوسترن میخوانند و برای آن دلایلی آوردهاند که بر آن توافق نیست.
ابوریحان بیرونی، دانشمند ایرانی، در «آثار الباقیه»
شأن نزول و اهمیت این عید را نزد یهود و نصارا به تفصیل توضیح داده است.
به قول بیرونی پیروان
آیین یهود نخستین روز از هفت روزی که آن را «فطیرخوران» خوانند را فسحا نامیدهاند؛ و آن روزی است که بنیاسرائیل از مصر بیرون آمدند، به
ارض کنعان رفتند و به سرزمین آباد فلسطین رسیدند.
بنی اسرائیل که از دوران زجر و اسارت در مصر به جان آمده بودند، با رسیدن به
سرزمین موعود، آزادی خود را جشن گرفتند و شادی کردند.
این عید در آیین یهود از شامگاه روز چهاردهم
نیسان شروع میشود و تا یک هفته ادامه دارد.
بزرگترین عید مسیحیان[ویرایش]
برای مسیحیان، عید پاک با رستاخیز و قیام مسیح پیوند خورده است.
طبق
انجیل «عهد جدید»، عیسی مسیح دو روز پیش از «روز فصح» به صلیب کشیده شد، و روز سوم، در یکشنبهای که ماه به حالت قرص تمام بود، از قبر برخاست، ۴۰ روز در زمین زندگی کرد و بعد به آسمان رفت.
مسیحیان نخستین، که در جامعهای یهودی میزیستند، جشن رستاخیز پیشوای خود را همزمان با مراسم عید فصح برپا میکردند.
در سال ۳۲۵ میلادی و پس از آن که مسیحیت توسط دولت روم دین رسمی شناخته شد، آبای کلیسا، عید قیام مسیح را از عید فصح یهود جدا کردند، و آن را با روایات مسیحی هماهنگ ساختند.
بدین ترتیب اولین یکشنبه بعد از برآمدن
ماه کامل (بدر) پس از رسیدن خورشید به
برج حمل را روز قیام دانستند، که میتواند میان سوم فروردین تا آخر فروردین (۲۲ مارس تا ۲۵ آوریل) قرار گیرد.
روزها و آیینهای مقدس[ویرایش]
هم یهودیان و هم مسیحیان با رشتهای از آداب و مناسک به استقبال عید فصح میروند. این مراسم در کنیسهها و کلیساهای گوناگون به اشکال مختلفی برگزار میشود، اما بسیاری از اجزای آن مشترک است.
مراسم عید فصح، معمولاً از یک هفته پیش، به نام
هفته پاک یا
هفته مقدس شروع میشود. به مؤمنان توصیه میشود که این روزها را با روزهداری، امساک، پارسایی و پرهیزکاری طی کنند.
هفته فصح با روز «یکشنبه نخل» شروع میشود، که ششمین و آخرین یکشنبه از ایام توبه و روزه است.
طبق روایت، در آخرین یکشنبه پیش از عید فصح یا فطیر،
حضرت عیسی پیروزمندانه وارد اورشلیم شد، درحالیکه شاخی از نخل در دست داشت و پیروان او مسیر حرکت او را با شاخ و برگ
درخت نخل فرش کرده بودند.
در این روز مؤمنان برای نماز و عبادت به کلیسا میروند، و به همراه دیگران سرودها و اوراد دینی میخوانند.
شامگاه پنجشنبه عیسی مسیح یاران نزدیک خود (حواریون) را فرا خواند تا با او شام بخورند. در این مهمانی، او به آنها
نان و شراب عرضه کرد، سپس برای آنها سخنرانی کرد و خبر داد که به زودی دستگیر خواهد شد.
پس از پایان شام، بر اساس روایات یکی از حواریون، به نام
یهودا اسخریوطی، مخفیانه به نزد حاکمان رومی رفت و در ازای پولی ناچیز مخفیگاه مسیح را به آنها لو داد و زمینه دستگیری او را فراهم کرد.
در پایان شب، وقتی حواریون به بستر خواب رفتند، مسیح به تنهایی به بالای کوه زیتون رفت و به مناجات پرداخت و دانست که عقوبتی سخت در انتظار اوست.
سحرگاه جمعه (آدینه نیک) سربازان رومی مسیح را در موضعی به نام «باغ جتسمانی» دستگیر کردند و به مقر فرماندهی بردند.
حاکمان رومی اورشلیم، به تحریک «رؤسای کهنه و مشایخ قوم»، مسیح را پس از شکنجه و آزار فراوان، واداشتند که صلیبی سنگین را بر روی دوش تا بالای تپه جلجتا حمل کند.
«جمعه نیک» روز سوگواری است. پیروان کلیسا در این روز معمولاً از خوردن گوشت پرهیز میکنند. در این روز هم سبزیخواری و هم سبزهکاری توصیه شده است.
روز شنبه را، که روز خاکسپاری مسیح است، اهل کلیسا به عبادت و تأمل و خویشتنداری برگزار میکنند.
مسیحیان امروز در «شنبه مقدس» معمولاً به خانهتکانی و خرید و آشپزی و تدارک بساط روز عید پاک مشغول هستند.
مطابق روایت، در سومین روز پس از تصلیب، یاران و نزدیکان مسیح سپیده دم به مدفن او رفتند تا جسد را تدهین کنند، اما عیسی را نیافتند و دانستند که به سوی «خداوند» رفته است.
روزهای یکشنبه و دوشنبه در همه خانهها جشن برگزار میشود، که با شادمانی و بزم و نوشخواری همراه است. غذای اصلی در این روز معمولاً از
گوشت بره است.
آداب و رسوم[ویرایش]
بسیاری از آداب و رسومی که در عید پاک رواج دارد، با ریشههای کهن به آیینهای اقوام دامدار و کشتکار میرسد. کل اسطوره مسیح، مرگ و رستاخیز او در آستانه بهار، یادآور جشنهای باروری در آغاز تمدن بشر است.
یکی از رسوم بسیار رایج در عید پاک
رنگ کردن تخم مرغ و خوردن آن است، که بی تردید معنای نمادین دارد.
روز عید به ویژه بچهها
تخم مرغهای رنگین را، که «خرگوش» در گوشه و کنار باغ پنهان کرده، پیدا میکنند و با لذت میخورند.
رنگ کردن
تخم مرغ سنتی دیرین است، و احتمالاً اشاره به هنر رنگرزی عیسی مسیح است که جامهها را به هر رنگی که میخواست در میآورد. چنانکه
خاقانی شروانی، شاعر ایرانی هم به آن اشاره کرده است:
عیسی به حکم رنگرزی بر مصیبتش
نزدیک آفتاب لباس سیاه برد
و خرگوش، نماد زایش و باروری است، حیوان چالاکی است که در آغاز بهار با تمام توش و توان در امر
زاد و ولد کوشاست!
جستارهای وابسته