۱۳۹۵ فروردین ۱۸, چهارشنبه

رابطه ایرانی با قرآن جادویی باقی مانده است

جلال ایجادی

رابطه ایرانی با قرآن جادویی باقی مانده است، این رابطه با خرد و عقل تنظیم نمی شود، بلکه با حس عاطفی میان برده و ارباب، با حس مطبوع خودآزاری، با حس روان پریشانگشته، با حس ناخودآگاه اطاعت از مقررات و تابوهای قبیله ای، نزدیکی و همخوانی پیدا می کند. بقول کارل گوستاو یونگ: گاه جمعیت انبوهی وجود دارد که در ناخودآگاهی گسترده و فشرده زندگی می کند و براحتی آنرا تکرار می کند.
جامعه ما نقد هرمنوتیک قرآن را نمی شناسد و در بهترین شکل تفسیر دینی یا تحلیل دین خو جای تحلیل علمی را گرفته است. من بنوبه خود در نوشته های گوناگون به بررسی جامعه شناسانه و تاریخی از اسلام و شیعه گری پرداخته، بشیوه آکادمیک مبانی ایدئولوژیک دین را نقد کرده و با صراحت و سادگی، اندیشه خود را مطرح نموده ام. کسانی هستند که زبان مرا نمی پسندند زیرا زبانم شفاف است به کسی نمی خواهم باج بدهم، در پی سیاست مصلحت گرایانه نیستم و حقیقت جوئی و توسعه اندیشه انتقادی جدی را هدف خود قرار داده ام. افزون بر این کسان فراوانی هستند که بارها مرا مورد توجه و مهر خود قرار داده زیرا همدلی و همسویی فکری انگیزه اصلی بوده است. من با تمام اندیشمندانی که به نقد فلسفی و هرمنوتیک و جامعه شناسانه و تاریخی از دین اسلام پرداخته اند همدل و هم پیمان هستم زیرا این نقد یکی از نیازهای برجسته جامعه ماست و در برابر فشارهای ایدئولوژیک و سیاسی و دینی نباید عقب نشینی کرد. در این نوشته پرسش اینجاست که منشا قرآن کجاست و چگونه قابل فهم است؟ دینداران می گویند قرآن کلام الله است، برخی نواندیشان دینی می گویند قرآن الهام محمد است و پژوهشگران جدی دانشگاهی برآنند که قرآن نوشته تاریخی و التقاطی است. در این نوشته ها در ابتدا به پدیده دین پرداخته، پاتولوژی روانی ناشی از آن را به گفتگو می گذارم و سپس به نقد رازهای دینی دست زده و در بخش های دیگر منشا تاریخی و هرمنوتیک قرآن را مورد بررسی قرار می دهم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر